Kolbeye eshq ashequne
| ||
|
یارو یه جوری رو صندلی مترو نشسته که جای سه نفرو گرفته رفتم سمتش که بشینم می گه: می خوای بشینی؟ می گم: په نه په! اومدم ببینم اگه ناراحتی برات بالش بزارم.
تصادف کردیم، زنگ زدیم افسر اومده میگه : تصادف شده؟ میگم :په نه په! ... داریم هشدار برای کبرا 11 رو بازسازی میکنیم
حواسم نبود با صورت رفتم تو در. مامانم نديديش؟ گفتم په نه په من داركوبم مي خوام با منقار يه سوراخ برا خودم باز كنم از اونجا برم تو.
میگم 2 کیلو گوشت بدون دنبه میخوام, میگه دنبه نمیخوای؟ په نه په! کلاً 2 کیلو دنبه منظورم بود اون گوشت نکته انحرافیش بود!
یارو کارتن خواب رو دیده میپرسه گداست؟ په نه په کارمند بانکه! محل زندگیشون اینجا تو کارتنه.
توے دنیا دو تا نابینا میشناسم یکے تو کہ ھیچ موقع عشقم رو ندیدے یکے من کہ کسے رو جزء تو ندیدم
پلیس راهنمایی جلوی ماشینو گرفته، دوستم میگه یعنی ماشین رو میخوابونند؟ میگم په نه په! مرحله اول فقط لالایی میخونند و اگر تکرار شد میخوابوننش
یادتہ بھت گفتم خشت دیوار دلتم تو ھم منو شکستے اما اشکالے ندارہ حالا خاک زیر پاتم
از با تو بودن برایم عادتے ساختے کہ ھرگز بے تو بودن را باور نمیکنم
اگہ یہ روز یہ پروانہ اومد نشست رو شونہ ھات نرونش چون من آدرس قشنگ ترین گل دنیا رو بھش دادم
عاقبت گر عمر باشد ماندگارمے گذارم این سخن بر یادگارمے نویسم روے کوہ بیستون زندہ باد دوستان خوب روزگار
دلم گرفتہ آسمون نمیتونم گریہ کنم شکنجہ میشم از خودم نمیتونم شک بکنم انگارے کوہ غصہ ھا رو سینہ من اومدہ آخ دارہ باورم میشہ خندہ بہ من نیومدہ
قلبم براے تو آنچنان مےتپد کہ مرکز زلزلہ نگارے را بہ اشتباہ انداختہ است
در سراے گل فروشان گرچہ گل بسیار است چون تو گل پیدا نمودن مشکل ودشوار است
ھرگز ندیدم بر لبے لبخند زیباے تو را
ھرگز نمےگیرد کسے درقلب من جاے تو را
میدونی چرابعضی شبها،زودصبح میشه؟
آخه خورشیدهم مثل من دلش برات تنگ میشه
دررابازکن خبری دارم،قلب رابشکاف نامه ای دارم، نامه رابازکن دوستت دارم.
شمال،جنوب،شرق،يا غرب فرقى نداره،من تو رو به هر جهت دوست دارم.
يه ستاره پربوسه،که دلم بى تونپوسه،
يه ستاره پر رويا، چه قشنگه باتو دنيا
اينجا راديو دل است صداى مرا از عمق قلبم ميشنويد،اين يک پيامک نيست،يک احساس پاک است که ميگويد فراموشى در مرام ما نيست...
روی ماهت گر زچشم بی قرارم غایب است،یاد زیبایت همیشه دردل من زنده است
قشنگي دنيا اينه که بيخبردعات کنن، نبيني و نگات کنن، ندوني ويادت کنن
بسلامتی عقابي که تو آسمون به پرش مینازه، بسلامتی پولداري که رو زمین به پولش مینازه،بسلامتی ما که هیچی نداریم و به رفیقامون مینازیم...
پیشاپیش روز خودمون مبارک .
يادت:دلتنگم ميکنه.
اسمت:ديوونم ميکنه.
صدات:عاشقترم ميکنه.
نگاهت:وابسته ترم ميکنه.
ميدوني چي آرومم ميکنه:
داشتنت
خيلي وقته كه منو نديدي و نديدمت،
با خودت فكر نكني كه از دلم بريدمت
بگذارسرنوشت هرراهی می خواهدبرود,ما راهمان جداست,این ابرهاتامی توانندببارند,ماچترمان...خداست..!
دنیا بہ من نیاموخت در غیابت صبور باشم/اما وفا بہ من آموخت کہ فراموشت نکنم
گفتے محبت کن برو،باشد خداحافظ ولے،رفتم کہ تو باور کنے،دارم محبت مےکنم
با دوست عشق زیباست با یار بیقرارے،از دوست درد ماند و از یار یادگارے
عــــــــــــشــــــــــــق
سر کلاس درس معلم پرسيد:هي بچه ها چه کسي مي دونه عشق چيه؟
هيچکس جوابي نداد همه ي کلاس يکباره ساکت شد همه به هم ديگه نگاه مي کردند ناگهان لنا يکي از بچه هاي کلاس آروم سرشو انداخت پايين در حالي که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا 3 روز بود با کسي حرف نزده بود بغل دستيش نيوشا موضوع رو ازش پرسيد .بغض لنا ترکيد و شروع کرد به گريه کردن معلم اونو ديد و
گفت:لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چيه؟
لنا با چشماي قرمز پف کرده و با صداي گرفته گفت:عشق؟
دوباره يه نيشخند زدو گفت:عشق... ببينم خانوم معلم شما تابحال کسي رو ديدي که بهت بگه عشق چيه؟
معلم مکث کردو جواب داد:خب نه ولي الان دارم از تو مي پرسم
لنا گفت:بچه ها بذاريد يه داستاني رو از عشق براتون تعريف کنم تا عشق رو درک کنيد نه معني شفاهيشو حفظ کنيد
و ادامه داد:من شخصي رو دوست داشتم و دارم از وقتي که عاشقش شدم با خودم عهد بستم که تا وقتي که نفهميدم از من متنفره بجز اون شخص ديگه اي رو توي دلم راه ندم براي يه دختر بچه خيلي سخته که به يه چنين عهدي عمل کنه. گريه هاي شبانه و دور از چشم بقيه به طوريکه بالشم خيس مي شد اما دوسش داشتم بيشتر از هر چيز و هر کسي حاضر بودم هر کاري براش بکنم هر کاري...
من تا مدتي پيش نمي دونستم که اونم منو دوست داره ولي يه مدت پيش فهميدم اون حتي قبل ازينکه من عاشقش بشم عاشقم بوده چه روزاي عشنگي بود sms بازي هاي شبانه صحبت هاي يواشکي ما باهم خيلي خوب بوديم عاشق هم ديگه بوديم از ته قلب همديگرو دوست داشتيم و هر کاري براي هم مي کرديم من چند بار دستشو گرفتم يعني اون دست منو گرفت خيلي گرم بودن عشق يعني توي سردترين هوا با گرمي وجود يکي گرم بشي عشق يعني حاضر باشي همه چيزتو بهخاطرش از دست بدي عشق يعني از هر چيزو هز کسي به خاطرش بگذري اون زمان خانواده هاي ما زياد باهم خوب نبودن اما عشق من بهم گفت که ديگه طاقت ندارم و به پدرم موضوع رو گفت پدرم ازين موضوع خيلي ناراحت شد فکر نمي کرد توي اين مدت بين ما يه چنين احساسي پديد بياد ولي اومده بود پدرم مي خواست عشق منو بزنه ولي من طاقت نداشتم نمي تونستم ببينم پدرم عشق منو مي زنه رفتم جلوي دست پدرم و گفتم پدر منو بزن اونو ول کن خواهش مي کنم بذار بره بعد بهش اشاره کردم که برو اون گفت لنا نه من نمي تونم بذارم که بجاي من تورو بزنه من با يه لگد اونو به اونطرف تر پرتاب کردم و گفتم بخاطر من برو ... و اون رفت و پدرم منرو به رگبار کتک بست عشق يعني حاضر باشي هر سختي رو بخاطر راححتيش تحمل کني.بعد از اين موضوع غشق من رفت ما بهم قول داده بوديم که کسي رو توي زندگيمون راه نديم اون رفت و ازون به بعد هيچکس ازش خبري نداشت اون فقط يه نامه برام فرستاد که توش نوشته شده بود: لناي عزيز هميشه دوستت داشتم و دارم من تا آخرين ثانيه ي عمر به عهدم وفا مي کنم منتظرت مي مونم شايد ما توي اين دنيا بهم نرسيم ولي بدون عاشقا تو اون دنيا بهم مي رسن پس من زودتر مي رمو اونجا منتظرت مي مونم خدا نگهدار گلکم مواظب خودت باش
دوستدار تو (ب.ش)
لنا که صورتش از اشک خيس بود نگاهي به معلم کردو گفت: خب خانم معلم گمان مي کنم جوابم واضح بود
معلم هم که به شدت گريه مي کرد گفت:آره دخترم مي توني بشيني
لنا به بچه ها نگاه کرد همه داشتن گريه مي کردن ناگهان در باز شد و ناظم مدرسه داخل شدو گفت: پدرو مادر لنا اومدن دنبال لنا براي مراسم ختم يکي از بستگان
لنا بلند شد و گفت: چه کسي ؟
ناظم جواب داد: نمي دونم يه پسر جوان
دستهاي لنا شروع کرد به لرزيدن پاهاش ديگه توان ايستادن نداشت ناگهان روي زمين افتادو ديگه هم بلند نشد
آره لناي قصه ي ما رفته بود رفته بود پيش عشقش ومن مطمئنم اون دوتا توي اون دنيا بهم رسيدن...
لنا هميشه اين شعرو تکرار مي کرد
خواهي که جهان در کف اقبال تو باشد؟ خواهان کسي باش که خواهان تو باشد
خواهي که جهان در کف اقبال تو باشد؟ آغاز کسي باش که پايان تو باشد.
[ چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:عشق, ] [ 16:15 ] [ kami.m ]
زده پشه رو کشته پشه افتاده تو کاسه خورش .. یه نیگا به من میکنه میگه بریزمش دور ؟؟؟!!! په نه په بزار شب بخوریمش تازه ویتامینم داره !!!
دوستم دیروز یه فیلم توپ آورده ببینیم ، بعد اشتباهی سی دی 2 رو اول گذاشته ، یه کم که گذشته میگه سی دی 1 رو بذارم؟ میگم په نه په! مشینیم اول سی دی 2 رو میبینیم بعدا سی دی یکو با هم دیگه حدس میزنیم
تو صف پمپ بنزینم، یارو میپرسه میخوایید بنزین بزنید؟ په نه په وایسادم نوبتم بشه بهشون اطلاع بدم کارت سوختم خالی شده، فعلاً نمیتونم بنزین بزنم.
رفتم سر خاک خدا بیامرزی دارم خرما تعارف می کنم، طرف برداشته میگه فاتحه است دیگه نه؟ په نه په خدا بیامرز زنده شده داریم جشن می گیریم!
صدای خرپفش کشتمون ! تکونش دادم از خواب پریده، میگه سر و صدام اذیتت میکنه؟ په نه په جنس صداتو دوست دارم میخواستم بت بگم سعی کن تو اوج که میری رو تحریرات بیشتر کار کنی.
دوستم زنگ زده میگه چکار میکنی؟ میگم ماشینمو آوردم تعمیرگاه، میگه مگه خرابه ؟په نه په آوردمش تعمیرگاه عیادت دوستای مریضش.
چهارشنبه سوری کنارم نارنجک ترکونده پریدم هوا ، میگه ترسیدی؟؟؟ میگم په نه په! داشتم قانون عکس العمل نیوتن رو تمرین میکردم .
تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم ، یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپید. دوستم گفت گوشیتو دزدید ؟ می گم په نه په! برد سیستم عاملشو آپدیت کنه فردا میاره
تو تاکسی نشستم، میگم آقا پیاده میشم، میگه نگه دارم؟ په نه په چه کاریه! خودمو پرت میکنم بیرون، دیگه بالاخره شمام خسته شدی از صبح پشت فرمونی.
زنگ زدم ۱۱۰ میگم آقا دزد اومده اینجا، میگه چیزی هم برده؟! په نه په یه سری خورده ریز واسمون آورده، گفتم زنگ بزنم ببینم اگه اونجاس گوشی رو بدید ازش تشکر کنم.
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |